خواننده قطعه «نوایی» از عالم خاکی رخت بربست
غلامعلی پورعطایی، نوازنده دوتار و خواننده برجسته موسیقی مقامی ایران که آثار بسیار ماندگاری در موسیقی ایران زمین با سرپنجه دستانش و حنجره سوزناکش به ثبت رسیده، پس از بیش از نیم قرن حضور عاشقانه و مؤثر در این عرصه، از عالم خاکی رخت بربست.
یشکسوت موسیقی نواحی خراسان که مدتی بود با عفونت ریه و سنگ صفرا دست و پنجه نرم میکرد و مدتی را هم در بیمارستان امام رضا (ع) مشهد بستری شده بود، روز شنبه، دوازدهم مهرماه، در ۷۳ سالگی پس از چند ماه درد، جان به جان آفرین تسلیم کرد تا موسیقی مقامی ایران از یکی از کارآمدترین چهرههای معاصرش محروم شود.
غلامعلی عطایی متولد ۱۳۲۰ در منطقه محمودآباد تربت جام و بازنشسته آموزش و پرورش بود. او که از جوانی به خوانندگی و نوازندگی علاقه داشت.
تارزنی غلامعلی عطایی در چند مراسم شاهنامه خوانی از اجراهای به یادماندنی اش بود.
در اوان جوانی و در سال ۱۳۴۴ به سبب شهرت در نوازندگی و خوانندگی به تهران دعوت میگردد تا در تالار رودکی، مجامع هنری و سفارتخانههای اروپایی و رادیو و تلویزیون، همراه با گروه هنرهای آیینی، سنتی و حرکات موزون به سرپرستی هنرمند برجسته هنرهای آیینی «آقای محمدفاروق کیانیپور» و دیگر هنرآفرینان میراث کهنسال به اجرای برنامه بپردازد که بسیار مورد اقبال واقع میگردد. شهرت وی در این زمان تا بدانجا میرسید که ضمن سفر به سراسر ایران، برای اجرای برنامه در کشورهای گوناگون از وی دعوت به عمل میآید.
غلامعلی عطایی در گفتگویی درباره دوتار گفته بود:
“دوتار ساز دل است. هیچکس از عبارت دوتارنوازی استفاده نمیکند و همه میگویند؛ دوتارزنی. دوتار را میزنند، ولی بقیه سازها را مینوازند. دوتار یک جور فریاد است اما این زدن به معنای خشونت نیست. بیشتر جوشش و عصیان روح است. روال دوتارزدن اینگونه است که از یک دعوا شروع میشود و به آشتی ختم میشود.”
او در ماههای آخر عمرش مبتلا به عفونت ریه و دردهای شدید کمر و گردن شده بود و سرانجام روز شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۳، در ۷۳ سالگی درگذشت.
این چهره برجسته موسیقی مقامی در ۷۳ سالگی، روزگار سختی میگذراند. عوارض بیماری چنان بر او مستولی شده بود که مدتی از اجرایش با گروههای موسیقی نظیر همنوازی با رستاک نیز خبری نبود و مشتاقانش نگرانش بودند تا اینکه گفتههای فرزند استاد، باعث شد وضعیت وخیم این مرد که نیم قرن ساز را بر زمین نگذاشته بود، برای همگان مشخص شود و دقیقاً پس از این ماجرا بود که مسئولان امر پیگیریهای جدی انجام دادند اما دریغ که دیگر دیر شده بود و پیرمرد نیاز به توجه و مراقبت مستمر داشت.
او یک دهه پیش از انقلاب چهرهای شناخته در موسیقی اصیل کشورمان بود و در سالهای پس از انقلاب نیز که ارزش موسیقی مقامی و ارزش نواختن بخشیها و ثبت و حفظ این موسیقیِ سینه به سینه منتقل شده تا این نسل مورد توجه بیشتر قرار گرفت، نوای ساز و سوز پورعطایی در سراسر ایران بیشتر شنیده شد و وقتی بخشی از «نوایی» با صدای او در قالب یک کلیپ جذاب از تلویزیون در دورهای پخش شد، عموم مردم با عمق این موسیقی بیشتر آشنا شدند.